معنی جستوخیز
حل جدول
شپ
واژه پیشنهادی
رقص کنان
فرهنگ عمید
جستوخیز ستور، لگد، جفته، جفتک، آلیز،
سیستن
جستن، جهیدن، جستوخیز کردن،
آلیز
جستوخیز چهارپایان، جفته، جفتک، جفته و لگد،
* آلیز زدن:
جستوخیز کردن،
جفته و لگد انداختن،
جهاندن
به جستوخیز، پرش، یا حرکت وادار کردن،
الیز
جفته، جفتک، لگد، جستوخیز چهارپایان،
اسکیزیدن
برجستن، جستوخیز کردن، آلیز زدن، جفتک انداختن چهارپایان،
آهوجه
جهنده مانند آهو، آنکه مانند آهو جستوخیز کند، آهوفغند،
جست
=جَستن
جستوخیز: پرش، جهیدن و خیز برداشتن،
سکیزان
درحال جستوخیز کردن، جستوخیزکنان،
درحال جفتک انداختن،
مساورت
بر یکدیگر جستن،
با یکدیگر جستوخیز کردن،
شلنگ
نوعی جستوخیز و برداشتن گامهای بلند هنگام راه رفتن، جستوخیز، شلنگتخته،
* شلنگ انداختن: (مصدر لازم) [عامیانه]
جستوخیز کردن،
قدم بلند برداشتن،
اسکیزه
لگد و آلیزِ ستور، جستوخیز چهارپایان، جفته، جفتک،
سکیزیدن
برجستن، جهیدن، جستوخیز کردن،
الیز زدن، جفتک انداختن،
معادل ابجد
1086