معنی سکیزان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سکیزان. [س ِ] (نف، ق) جست و خیزکنان. (برهان).
فرهنگ معین
(س) (ص فا.) در حال جهیدن، در حال جفتک زدن.
فرهنگ عمید
درحال جستوخیز کردن، جستوخیزکنان،
درحال جفتک انداختن،
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) سکیزنده جهنده، جفتک زننده، در حال جهیدن، در حال جفتک زدن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.