معنی سیستن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سیستن.[ت َ] (مص) جستن. جست و خیز کردن. (برهان) (آنندراج) (شرفنامه ٔ منیری). (از: «سیس » + «تن »، پسوند مصدری). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). رجوع به سیس شود.

فرهنگ معین

(تَ) (مص ل.) جهیدن.

فرهنگ عمید

جستن، جهیدن، جست‌وخیز کردن،

فرهنگ فارسی هوشیار

جهیدن، جستن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر