معنی سکیزه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سکیزه. [س ِ زَ / زِ] (اِمص) جست و خیز و لگد انداختن ستور. (آنندراج) (برهان):
بر شتر عیسی نهاده تنگ بار
خر سکیزه میکند در مرغزار.
مولوی.
|| غلطانیدن. (غیاث) (آنندراج). || ستیزه که جنگ و خصومت و لجاجت باشد. (برهان).

فرهنگ معین

جست و خیز، جفتک اندازی. [خوانش: (س زَ) (اِمص.)]

فرهنگ عمید

جست‌وخیز ستور، لگد، جفته، جفتک، آلیز،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) جست و خیز کننده، جفتک انداز.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر