معنی جهاندن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(جَ دَ) (مص م.) خیزاندن، تازاندن.

فرهنگ عمید

به جست‌وخیز، پرش، یا حرکت وادار کردن،

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) جهاند خواهد جهاند بجهان جهاننده جهانده بجستن واداشتن پرش دادن به جست و خیز وادار کردن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر