معنی رسواسازی

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

رسواسازی

افشاگری، پرده‌دری، هتاکی


بدنام‌سازی

d‌a‌b [m‌m‌n z‌m‌s‌اسم لجن‌مالی، رسواسازی


تفضیح

افتضاح، بدنامی، رسوایی، فضاحت، رسواسازی، رسوا کردن


افشاگری

برملاسازی، پرده‌دری، رسواسازی، رسوایی، شوخ‌چشمی،
(متضاد) اختفا، پنهان‌سازی


پرده‌دری

افشاگری، رسواسازی، رسوایی، شوخ‌چشمی، هتاکی، هتک،
(متضاد) پرده‌پوشی


تشنیع

بدگویی، رسواسازی، شناعت، ناسزاگویی،
(متضاد) تحسین، بد گفتن، رسوا ساختن، زشت شمردن

معادل ابجد

رسواسازی

345

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری