معنی بی‌شرم

حل جدول

فارسی به عربی

بیشرم

جریء

فرهنگ فارسی هوشیار

بیشرم

(صفت) بیحیا بی آزرم.

مترادف و متضاد زبان فارسی

بی‌شرم

بی‌آزرم، بی‌حیا، بی‌عار، پررو، بی‌چشم‌ورو، چشم‌دریده، دریده، شوخ‌چشم، گربز، گستاخ، وقیح،
(متضاد) باحیا

فرهنگ عمید

خیره رو

بی‌شرم،


گستاخ رو

بی‌پروا، بی‌شرم،


وقح

بی‌شرم، بی‌حیا،


پررو

بی‌شرم، بی‌حیا،


کلوک

بی‌شرم، بی‌ادب،


سبک رو

پررو، بی‌شرم،


لول

بی‌شرم، بی‌حیا،

معادل ابجد

بی‌شرم

552

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری