معنی گستاخ رو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گستاخ رو. [گ ُ] (ص مرکب) بیشرم. وقیح. پررو.در مجموعه ٔ مترادفات آمده: «بی حیائی و بی شرمی » و این معنی صحیح نیست و معنی گستاخ رویی است:
بدان در هرکه بالاتر فروتر
کسی کافکنده تر گستاخ روتر.
نظامی.
رجوع به گستاخ روی و گستاخ رویی شود.

گستاخ رو. [گ ُ رَ / رُو] (نف مرکب) بیباک رو. آنکه در رفتار ملاحظه از چیزی نکند:
گستاخ روان آن گذرگاه
کردند درون آن حرم راه.
نظامی.

فرهنگ عمید

روندۀ گستاخ و بی‌پروا،
آن‌که طریق گستاخی پیش‌گیرد،

بی‌پروا، بی‌شرم،

فرهنگ فارسی هوشیار

آنکه در رفتار از چیزی ملاحظه نکند رونده بی باک: گستاخ روان آن گذرگاه کردند درون آن حرم راه. (نظامی)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر