معنی ابریشمفروش
حل جدول
قزاز
فرهنگ عمید
کسی که کرم ابریشم پرورش میدهد، فروشندۀ قز، ابریشمفروش،
ابریشمی
آنچه از ابریشم بافته یا ساخته شده باشد،
(اسم، صفت نسبی) ابریشمفروش،
مانند ابریشم، نرم،
(اسم) (پزشکی) = کاپوت
پیله ور
دورهگرد و خردهفروش که نخ، سوزن، مهره، و مانند آن میفروشد، سوداگر: چو در بسته باشد چه داند کسی / که جوهرفروش است یا پیلهور (سعدی: ۵۳)،
[قدیمی] ابریشمفروش،
[قدیمی] کسی که پیله میخرد و ابریشم میریسد،
معادل ابجد
1139