معنی عمده‌فروش

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

عمده‌فروش

کلی‌فروش،
(متضاد) جرئی‌فروش


بنکدار

عمده‌فروش،
(متضاد) خرده‌فروش


جمله‌فروش

عمده‌فروش، کلی‌فروشی،
(متضاد) جزیی‌فروشی

فرهنگ عمید

خرده فروش

[مقابلِ عمده‌فروش] فروشنده‌ای که کالاها را جزئی می‌فروشد،
فروشندۀ اشیای دست‌دوم،


بنکدار

کسی که مواد غذایی به‌ویژه برنج و روغن را به‌صورت عمده و زیاد می‌فروشد، عمده‌فروش

معادل ابجد

عمده‌فروش

705

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری