معنی نامطلوب
لغت نامه دهخدا
نامطلوب. [م َ] (ص مرکب) طلب ناشده. خواسته نشده. ناخواسته. || نامقبول. ناپسند. ناپسندیده.
فارسی به انگلیسی
Adverse, Undesirable, Unenviable, Unwelcom
فرهنگ عمید
طلب نشده، ناخواسته،
ناپسند،
حل جدول
ناخوشایند
هَشلهف
کشیدنی نامطلوب
سیگار
هرچیز بینظم و بیمعنی و نامطلوب
هشلهف
هر چیز بینظم و بیمعنی و نامطلوب
هشلهف
مترادف و متضاد زبان فارسی
ناپسند، ناخواسته، نامقبول، ناموافق، مطرود،
(متضاد) مطلوب
فرهنگ فارسی هوشیار
ناخواسته نخواهیده ناپسند طلب نشده ناخواسته. ، ناپسندنامقبول
فرهنگ واژههای فارسی سره
ناپسند
کلمات بیگانه به فارسی
ناپسند
فارسی به عربی
فارسی به آلمانی
Gefäß (n), Kreischen, Krug (m)
معادل ابجد
138