معنی نامرغوب
لغت نامه دهخدا
نامرغوب. [م َ] (ص مرکب) چیزی که پسندیده نباشد. نامقبول. که بدان رغبت نیست. که مورد میل و رغبت و پسند واقع نشود. || پست. کم بها. (ناظم الاطباء).
- جنس نامرغوب، متوسط و ارزان قیمت. که عالی و خوب و بی عیب نیست.
فارسی به انگلیسی
Base, Bastard, Cheap, Cheap-Jack, Coarse, Low-Grade, Miserable, Second-Class, Second-Rate
فارسی به ترکی
kalitesiz
حل جدول
وازده
فاقد کیفیت
قالی نامرغوب
خرسک
نان نامرغوب
لترمه
جنس نامرغوب
بنجل
کاغذ نامرغوب
وب
بنجل و نامرغوب
وازده
نوعی نمد نامرغوب
لهکی
فارسی به آلمانی
Arm, Mangelhaft, Schlecht
فرهنگ عمید
آنچه پسندیده نباشد، ناپسند،
جنس پست و کمبها،
فارسی به عربی
فقیر
فرهنگ فارسی هوشیار
نامقبول، مورد میل و رغبت واقع نشده
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1299