معنی میرغضب
لغت نامه دهخدا
میرغضب. [ع َ ض َ] (اِ مرکب) جلاد. سیاف. دژخیم. روزبان. دژخی: مثل میرغضب، سخت بی رحم و قسی القلب. (از یادداشت مؤلف).
فارسی به انگلیسی
Executioner
فرهنگ عمید
کسی که مٲمور اجرای حکم اعدام است، جلاد،
حل جدول
دژخیم
جلاد
جلاد، مأمور اجرای حکم مرگ
دژخیم ، میرغضب
جلاد
دژخیم، میرغضب
جلاد
شمشیرزن و میرغضب
سیاف
جلاد
میرغضب
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت و اسم) دژخیم جلاد.
فرهنگ فارسی آزاد
میر غضب (غیر عربی)، جلّاد، کسی که مأمور اجراء حکم اعدام است،
واژه پیشنهادی
فرهنگ معین
(غَ ضَ) [ع - فا.] (اِمر.) جلاد، مأمور اجرای حکم.
مترادف و متضاد زبان فارسی
جلاد، دژخیم
معادل ابجد
2052