معنی نجبا

لغت نامه دهخدا

نجبا

نجبا. [ن ُ ج َ] (از ع، ص، اِ) مردمان نجیب و اصیل و بزرگزاده و گرامی گوهر. (ناظم الاطباء). نجباء. رجوع به نجباء شود. || (اصطلاح صوفیه) اطلاق شود بر چهل مردی که مأمور اصلاح احوال مردم و حمل اثقال آنان و متصرف در حقوق خلق باشندو لاغیر. (از کشاف اصطلاحات الفنون از مجمعالسلوک).

فرهنگ عمید

نجبا

=نجیب

حل جدول

نجبا

اشراف، اعیان


حکومت نجبا

اشرافی


بزرگزادگان

نجبا


جمع نجیب

نجبا

مترادف و متضاد زبان فارسی

نجبا

اشراف، اعیان، نجیب‌زادگان

فرهنگ فارسی هوشیار

نجبا

مردمان نجیب و اصیل و بزرگوار و گرامی


نجبا ء

(تک: نجیب) نژادگان والا گهران بزرگ تباران بر گزیدگان

فرهنگ معین

نجبا

(نُ جَ) [ع. نجباء] (ص.) جِ نجیب.

فارسی به انگلیسی

نجبا

Aristocracy, Nobility

واژه پیشنهادی

نجبا

آزادگان

فارسی به عربی

طبقه نجبا

طبقه النبلاء

فارسی به آلمانی

انگلیسی به فارسی

noblesse

نجبا

معادل ابجد

نجبا

56

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری