معنی لجباز
حل جدول
کلمات بیگانه به فارسی
یکدنده، ستیزه جو
مترادف و متضاد زبان فارسی
خودراءی، ستیهنده، عنود، کلهشق، یکدنده،
(متضاد) منطقی
واژه پیشنهادی
خیره سر
فرهنگ عمید
ستیزهکار،
فرهنگ واژههای فارسی سره
ستیزه جو، یکدنده
فارسی به انگلیسی
Cross-Grained, Mulish, Obdurate, Obstinate, Ornery, Perverse, Pigheaded, Stiff-Necked, Stubborn, Wrongheaded
لجباز (عامیانه)
Hard-Nosed, Cussed
فرهنگ فارسی هوشیار
وستار دشفرمان ژکاره
فرهنگ عوامانه
لجوج است.
فارسی به ایتالیایی
dispettoso
معادل ابجد
43