معنی مقبولیت

لغت نامه دهخدا

مقبولیت

مقبولیت. [م َ لی ی َ](ع مص جعلی، اِمص) مأخوذ از تازی، خوشگلی. زیبایی. || پسندیدگی و شایستگی.(ناظم الاطباء). و رجوع به مقبول شود.
- مقبولیت عامه، مسلمیت و مطاعیت و مطبوعیت.(ناظم الاطباء).

حل جدول

مقبولیت

پذیرش، مرغوبیت، زیبایی، وجاهت

مترادف و متضاد زبان فارسی

مقبولیت

پذیرش، مرغوبیت، زیبایی، وجاهت


مرغوبیت

خوبی، مقبولیت، نیکویی


خوش‌نامی، خوشنامی

مقبولیت، نیکنامی، وجهه،
(متضاد) بدنامی


محبوبیت

حسن شهرت، شهرت، معروفیت، مقبولیت عام، وجاهت ملی

فارسی به عربی

مقبولیت

مقبولیه

فرهنگ فارسی هوشیار

مقبولیت

خوشگلی و زیبائی، پسندیدگی

واژه پیشنهادی

مقبولیت عام

نیکو قبول

انگلیسی به فارسی

acceptability

مقبولیت


admissibility

مقبولیت


availability

دسترس پذیری، مقبولیت.

فناوری اطلاعات

availability

دسترس پذیری، مقبولیت

اسپانیایی به فارسی

admisibilidad

روابودن، پذیرفتگی، مقبولیت، قابلت قبول، اختیارداری

عربی به فارسی

مقبولیة

پذیرفتگی , قابلیت پذیرش , روابودن , مقبولیت , قابلت قبول , اختیارداری

معادل ابجد

مقبولیت

588

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری