admissibility به فارسی | دیکشنری انگلیسی

admissibility
  • روابودن

  • پذیرفتگی

  • مقبولیت

  • قابلت قبول

  • اختیارداری

  • قابلیت قبول

  • قابلیت طرح، قابلیت پذیرش، مسموع بودن، مجاز بودن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر