معنی مرغوبیت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مرغوبیت.[م َ بی ی َ](ع مص جعلی، اِمص) مصدر جعلی از مرغوب. مرغوب بودن. مورد پسند بودن. رجوع به مرغوب شود.

مترادف و متضاد زبان فارسی

خوبی، مقبولیت، نیکویی

فرهنگ فارسی هوشیار

مرغوب بودن مرغوبی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر