معنی سیخونک

فارسی به انگلیسی

سیخونک‌

Dig, Jab, Poke, Prod, Spur

فارسی به عربی

مترادف و متضاد زبان فارسی

سیخونک

سیخک


سیخونک زدن

تحریک کردن، واداشتن، دواندن، به تکاپوواداشتن

انگلیسی به فارسی

prick

سیخونک


jag

سیخونک


poke

سیخونک

گویش مازندرانی

بلسمک

سیخونک


چوتک چوتک

سیخونک


سخلی

سیخونک


سقل

سیخونک

معادل ابجد

سیخونک

746

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری