jag به فارسی | دیکشنری انگلیسی

jag
  • دندانه

  • کنگره

  • نوک

  • برآمدگی تیز

  • بریدگی

  • خار

  • سیخونک

  • سیخک

  • دندانه دار کردن

  • کنگره دار کردن

  • چاک زدن

  • ناهموار بریدن

  • دندانه دار کردن، دندانه، بریدگی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری