معنی اکس

لغت نامه دهخدا

اکس

اکس. [اَ ک َس س] (ع ص) کوتاه دندان. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء) (آنندراج). خرددندان. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی).

اکس. [اِ ک ُ] (اِخ) قسمت شمالی بریتانیای کبیر که بواسطه ٔ جبال شویت از انگلستان مفروز گردید و در حدود پنج میلیون جمعیت و هفتادوهفتهزاروصدوهفده کیلومترمربع مساحت دارد. اکس شامل شهرهای بزرگ از جمله ادیمبورگ می باشد و قسمت شمال خاوری آن بسیار زیبا و تماشاییست. همچنین قسمتهای حاصلخیز جنوب دارای محصول آهن و روغن می باشد و از بهترین مناطق صنعتی انگلستان بشمار می رود. (از لاروس).


اکس لاشاپل

اکس لاشاپل. [اِ پ ِ] (اِخ) آخِن. شهری است در آلمان در ناحیه ٔ وستفالی، مرکز صنایع نساجی و ماشین سازی و دارای 159000 تن جمعیت. (فرهنگ فارسی معین).

عربی به فارسی

اکس

پوشاندن , اراستن

واژه پیشنهادی

فناوری اطلاعات

XT

اکس تی

انگلیسی به فارسی

XT

اکس تی.


qua x

اکس فی نفسه (x بماهو x)

معادل ابجد

اکس

81

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری