معنی وامدار

فرهنگ عمید

وامدار

قرض‌دار، بدهکار،

حل جدول

وامدار

بدهکار، مدیون

مدیون


وام‌دار

نیشک


بدهکار و وامدار

رهین


مدیون

وامدار


بدهکار ، مدیون

وامدار


بدهکار، مدیون

وامدار

مترادف و متضاد زبان فارسی

وام‌دار

بدهکار، غارم، قرض‌دار، مدیون، مقروض، بستانکار، رهین، طلبکار، متشکر، مرهون،
(متضاد) طلبکار


غارم

بدهکار، مدیون، وامدار

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

مستارب

وامدار


وامی

قرضدار، وامدار


مدیون

بدهکار، وامدار، مقروض

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مرهون

وامدار


مقروض

وامدار، بدهکار

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

وامدار

252

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری