معنی وامدار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ عمید

قرض‌دار، بدهکار،

حل جدول

بدهکار، مدیون

مدیون

نیشک

مترادف و متضاد زبان فارسی

بدهکار، غارم، قرض‌دار، مدیون، مقروض، بستانکار، رهین، طلبکار، متشکر، مرهون،
(متضاد) طلبکار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر