معنی عرقه

لغت نامه دهخدا

عرقه

عرقه. [ع َ ق َ / ق ِ] (ص) در اصطلاح عامه ٔ مردم، آدم ناقلا و بدجنس و زرنگ. (فرهنگ لغات عامیانه). ارقه. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به ارقه شود.

حل جدول

عرقه

آدم قلندر و رند و پاچه ورمالیده

آدم قلندر و رند و پاچه ورمالیده.


ارقه(عرقه)

شخص سرد و گرم روزگار چشیده و نادرست.

شخص سرد و گرم روزگار چشیده و نادرست


ارقه (عرقه)

شخص سرد و گرم روزگار چشیده و نادرست


آدم قلندر و رند و پاچه ورمالیده.

عرقه


آدم قلندر و رند و پاچه ورمالیده

عرقه


شخص سرد و گرم روزگار چشیده و نادرست

ارقه (عرقه)


شخص سرد و گرم روزگار چشیده و نادرست.

ارقه (عرقه)

فرهنگ معین

عرقه

(عَ قِ) (ص.) (عا.) نک ارقه.

فرهنگ فارسی هوشیار

عرقه

بنگرید به ارقه

فرهنگ عوامانه

عرقه

آدم قلندر و رند و پاچه ورمالیده را گویند.


ارقه (یا عرقه)

شخص سرد و گرم روزگار چشیده و نادرست.

انگلیسی به فارسی

unconcerned

بی عرقه

معادل ابجد

عرقه

375

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری