معنی دریابان
لغت نامه دهخدا
دریابان. [دَرْ] (اِ مرکب) (از: دریا+ بان، پسوند محافظت) حافظ دریا. نگاهبان دریا. || در اصطلاح امروزین نیروی دریایی، درجه ای از درجات نظامی بحری. صاحب منصبی در نیرویی دریایی. امیرالبحر دوم. (از لغات فرهنگستان).
فرهنگ معین
(~.) (اِمر.) صاحب منصبی در نیروی دریایی، امیرالبحر دوم.
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ عمید
صاحب منصب در نیروی دریایی، امیرالبحر،
حل جدول
سرلشکر نیروی دریایی
سر لشکر نیروی دریایی
سرلشکر نیروی دریایی
دریابان
سر لشکر نیروی دریایی
دریابان
درجه ای در نیروی دریایی
دریابان
سرلشگر نیروی دریایی
دریابان
سرلشکر بحری
دریابان
انگلیسی به فارسی
دریابان
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
268