معنی دریابان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دریابان. [دَرْ] (اِ مرکب) (از: دریا+ بان، پسوند محافظت) حافظ دریا. نگاهبان دریا. || در اصطلاح امروزین نیروی دریایی، درجه ای از درجات نظامی بحری. صاحب منصبی در نیرویی دریایی. امیرالبحر دوم. (از لغات فرهنگستان).

فرهنگ معین

(~.) (اِمر.) صاحب منصبی در نیروی دریایی، امیرالبحر دوم.

فرهنگ عمید

صاحب منصب در نیروی دریایی، امیرالبحر،

حل جدول

سرلشکر نیروی دریایی

سر لشکر نیروی دریایی

فرهنگ فارسی هوشیار

صاحب منصب در نیروی دریائی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر