معنی جریمه

فرهنگ معین

جریمه

(جَ مِ) [ع. جریمه] (ص.) تاوان نقدی که از مجرم گیرند.

فرهنگ عمید

جریمه

پولی که از مجرم گرفته می‌شود، مجازات نقدی،
[مجاز] مجازات،
[قدیمی] گناه، بزه،

حل جدول

جریمه

تاوان

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

جریمه

تاوان

کلمات بیگانه به فارسی

جریمه

تاوان

مترادف و متضاد زبان فارسی

جریمه

بادافره، تاوان، خسارت، غرامت، کفاره

فارسی به انگلیسی

جریمه‌

Amercement, Fine, Forfeit, Forfeiture, Infliction, Mulct, Penalization, Penalty

فارسی به ترکی

جریمه‬

para cezası

فارسی به عربی

جریمه

ضریبه اضافیه، عقوبه، غرامه

فرهنگ فارسی هوشیار

جریمه

گناه، بسیار شر، گناه جنایت

فارسی به ایتالیایی

جریمه

contravvenzione

multa

فارسی به آلمانی

جریمه

Fein, Geldstrafe (f), Genau, Strafe (f), Strafgebühr (f)

معادل ابجد

جریمه

258

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری