معنی افلاک

افلاک
معادل ابجد

افلاک در معادل ابجد

افلاک
  • 132
حل جدول

افلاک در حل جدول

فرهنگ معین

افلاک در فرهنگ معین

  • (اَ) [ع.] (اِ.) جِ فلک، چرخ ها، سپهرها، آسمان ها.
لغت نامه دهخدا

افلاک در لغت نامه دهخدا

  • افلاک. [اِ] (ع مص) گرد شدن پستان دختر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). توضیح بیشتر ...
  • افلاک. [اَ] (ع اِ) ج ِ فلک، بمعنی چرخ. گردون. سپهر. (آنندراج). ج ِ فلک. (منتهی الارب) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی). آسمانها و فلکها. (ناظم الاطباء). چرخها. سپهرها. آسمانها. (فرهنگ فارسی معین). جمع فلک است که حکماء آنرا آباء گویند، همانطور که عناصر را امهات خوانند و در نزد ارباب علم هیئت عبارت است از کره ای که بذاته بصورت استداره متحرک باشد و گاه فلک را بر منطقه ٔ چنین کره ای بمجاز اطلاق کنند. (از کشاف اصطلاحات الفنون):
    همی فزونی جوید اواره بر افلاک
    که تو بطالع میمون بدو نهادی روی. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

افلاک در فرهنگ عمید

فارسی به انگلیسی

افلاک در فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

افلاک در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (تک: فلک) گردون ها چرخ ها سپهرها (اسم) جمع فلک چرخها سپهرها آسمانها، یکی از فنون کشتی در خاک از سلسله (کنده ها) . ج فلک، چرخ گردون، سپهرها، آسمانها. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید