معنی فلاسک
لغت نامه دهخدا
فلاسک. [فْلا / ف ِ] (فرانسوی یا انگلیسی، اِ) ظرفی از فلز یا شیشه و جز آن دارای دهانه ٔ تنگ. || یخچال کوچک شیشه ای. (فرهنگ فارسی معین).
فارسی به انگلیسی
Flask, Thermos, Vacuum Flask, Vacuum Bottle, Vacuum Jug
فارسی به ترکی
termos
فرهنگ واژههای فارسی سره
دمابان
فرهنگ معین
بطری، قمقمه، ظرفی در دار و دو جداره برای خنک نگه داشتن آب یا گرم نگه داشتن چای، دمابان (فره). [خوانش: (فِ سْ کْ) [فر.] (اِ.)]
حل جدول
کلمات بیگانه به فارسی
دمابان
فرهنگ فارسی هوشیار
انگلیسی گندک دان، تاکوک آبدان فلشک (گونه ای کوزه) ظرفی از فلز شیشه یا جز آنها دارای دهانه تنگ، یخچال کوچک شیشه یی. ظرفی از فلز یا شیشه و جز آن دارای دهانه تنگ، یخچال کوچک شیشه ای
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
191