معنی کنستانتین
لغت نامه دهخدا
کنستانتین. [ک ُ] (اِخ) پاپ (708- 715 م.). (از لاروس).
کنستانتین. [ک ُ] (اِخ) کنستانتین اول پادشاه یونان متولد 1868 م. در آتن و متوفی 1923. وی درسال 1913 به جانشینی پدرش ژرژ اول به سلطنت رسید و در سال 1917 تبعید شد در سال 1920 دوباره پادشاه گردید و در سال 1922 از سلطنت کناره گرفت. (از لاروس).
کنستانتین.[ک ُ] (اِخ) رجوع به قسطنطین و کنستانت اول شود.
کنستانتین کبیر
کنستانتین کبیر. [ک ُ ن ِ ک َ] (اِخ) رجوع به قسطنطین شود.
فارسی به انگلیسی
Constantine
حل جدول
دریاچه ای در اتریش
داستانی از کنستانتین پاتوستوفسکی
سپیدهدم بارانی
اثری از کنستانتین ویرژیل گئورگیو
دومین شانس، ساعت بیست و پنج، شلاق، گدایان معجزه
آندره گایم و کنستانتین نووسلف هر دو از دانشگاه منچستر انگلستان
برنده نوبل فیزیک در سال 2010 میلادی
دریاچهای در اتریش
کنستانتین
فرهنگ فارسی آزاد
کُنْستانتِین، به قُسْطَنطِین مراجعه شود،
واژه پیشنهادی
برچسب هایی برای کالاهای مستعمراتی
اثری از کنستانتین گئورگیو
ابراهیم
از ساعت بیست و پنجم تا ابدیت
ابراهیم
رمانی از کنستانتین ویرژیل گئورگه نویسنده اهل رومانی
گدایان معجزه
معادل ابجد
1041