معنی پلاتین
لغت نامه دهخدا
پلاتین. [پْلا / پ ِ] (فرانسوی، اِ) زر سفید. طلای سفید. رجوع به پلاطین شود.
تتراکلرور پلاتین...
تتراکلرور پلاتین. [ت ِ رِ پ ِ ل ُ] (اِ) از ترکیب های طلای سفید است که توسط فرمل در محلول قلیایی احیاء میشود و «سیاه ِ طلای سفید» به دست می آید. رجوع به روش تهیه ٔ مواد آلی دکتر صفوی ص 213 شود.
فارسی به انگلیسی
Platinum
حل جدول
طلای سفید
عنصر شماره 78
از فلزات گروه پلاتین
پالادیم
فلزی از گروه پلاتین
اسمیُم
کشور بزرگترین تولیدکننده پلاتین
آفریقای جنوبی
عنصر شماره 78
پلاتین
از فلزات باارزش و گرانبها
پلاتین
فرهنگ معین
(پِ) [فر.] (اِ.) طلای سفید.
فرهنگ عمید
عنصر فلزی نقرهایرنگ، قابل تورق و مفتول شدن که در صنایع شیمیایی و الکتریکی، جواهرسازی، شکستهبندی، و دندانپزشکی کاربرد دارد، طلای سفید،
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی اسپین زر سپید زر از تو پال ها طلای سفید (طلا) فلزی سفید رنگ که مانند طلا است
فارسی به ایتالیایی
platino
واژه پیشنهادی
اولوا
داروها
درمان کمکی در سزطان ها بیضه , ریه , مثانه و تومور های تخمدان
معادل ابجد
493