معنی کریستال
حل جدول
بلور
کریستال مایع
پلاسما
بازیگر فیلم کریستال
دانیال عبادی، شهره قمر، مهدی سلوکی
معادل فارسی کریستال
بلوره
مهاجم کریستال پالاس
زاها
فارسی به انگلیسی
Crystal
فرهنگ فارسی هوشیار
آیینه، بلور
راک کریستال
انگلیسی مهاسنگ زبانزد زمین شناسی
کریستال دفکت
انگلیسی (ناراستی بلور) ناراستی مها
یانیک کریستال
انگلیسی (بلور یونی) مهای شدیک
هکزا گونال کریستال
انگلیسی (ساختمان بلوری شش وجهی) شش رویه ی مهاییک
کریستال دو روش
فرانسوی (سنگبلور) مها سنگ
فرهنگ معین
(کِ) [فر.] (اِ.) عنصر یا ترکیب شیمیایی جامد همگن با آرایش اتمی منظم که ممکن است شکل آن نیز از سطوح هندسی منظم تشکیل شده باشد، بلور. (فره).
فرهنگ عمید
نوعی شیشه حاوی اکسید سرب که در ساخت دستگاههای نوری و ظروف و اشیا به کار میرود،
ظرفی که با این شیشه ساخته شده،
بلور،
فارسی به ایتالیایی
cristallo
واژه پیشنهادی
بلوره
معادل ابجد
721