معنی چرخک
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Caster, Glide, Gyration, Pulley, Reel, Wheelchair
فارسی به عربی
مذره
گویش مازندرانی
لغت نامه دهخدا
چرخک زدن. [چ َ خ َ زَ دَ] (مص مرکب) چرخ زدن و دور گشتن. (فرهنگ نظام).
انگلیسی به فارسی
معادل ابجد
823