معنی پلمپ

فرهنگ فارسی هوشیار

پلمپ

مهر سربی


بلور

یک نوع شیشه که از ترکیب سیلیکات دوپتاسیم و سیلیکات دو پلمپ ساخته می شود


بلار

(اسم) آذربویه اشنان. (اسم) قسمی شیشه که از ترکیب سیلیکات دو پتاسیم و سیلیکات دو پلمپ ساخته شود آبگینه صاف و شفاف.


بنزن

‎ مایعی است بیرنگ با بوی مخصوص و اگر خالص باشد تقریبا مطبوع میباشد. سمی است شدید از آب سبکتر (‎9 ,‎ 0) در ‎70 درجه بجوش میاید. بنزین مذکور را نباید با بنزین معمولی (اسانس نفت) اشتباه کرد. این بنزین را میتوان در موتورهای انفجاری بجای بنزین نفت بکار برد. نیز میتوان از آن باسانی عطرهای مصنوعی مختلف و عده بسیار زیادی رنگها و مواد منفجره و دارو بدست آورد و آن از گاز چراغ و تقطیر قطرانهای زغال سنگ بدست میاید یعنی از تقطیر یک تن زغال سنگ چرب تقریبا 9 کیلو گرم بنزین حاصل میگردد که 6 کیلوگرم آن از تصفیه گاز چراغ و‎ 3 کیلوگرم از تقطیر قطران ها تهیه میشود این بنزین مانند اسانس نفت بسیار آتشگیر ولی مانند استیلن با دود زیاد میسوزند. بنزین در الکل و اتر حل میشود. حلال بسیار خوبی است یعنی ید و گوگرد و چربیها و کائوچوی خام را در خود حل می کند و از اینرو برای تهیه چسب کائوچو بکار میرود. این بنزین (بنزن) بمقدار کم در بعضی نفتها وجود دارد ولی معمولا از تصفیه بنزین معمولی (اسانس نفت) که مخلوطی است از کربور های ئیدرژن که 8 -7 -6 کربن دارد بدست میاید، بنزین معمولی (اسانس نفت) از تقطیر مواد سبک نفت معدنی بدست می آید و آن ماده مولد نیرو در اتومبیلهاست. اغلب برای آنکه نقطه اشتغال بتاخیر افتد در آن مقداری افزوده اند که پلمپ (تترااتیل) نام دارد. بسیار سمی است و باید در استعمال آن دقت کرد.

حل جدول

پلمپ

مهر و موم


معادل فارسی پلمپ

مهر و موم


مهرو موم شده

ممهور، پلمپ


مهر و موم

معادل فارسی پلمپ

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

بنزین

بنزین. [ب ِ] (اِ) (مأخوذ از روسی) بنزین معمولی (اسانس نفت) که از تقطیر سبک نفت معدنی بدست می آید، و آن ماده ٔ مولد نیرو در اتومبیلها است. اغلب برای آنکه نقطه ٔ اشتعال بتأخیر افتد، در آن مقداری 4Pb (C2H5) که پلمپ تترااتیل نام دارد افزوده اند و بسیار سمی است وباید در استعمال آن دقت کرد. (فرهنگ فارسی معین).


بلور

بلور. [ب َل ْ لو / ب ِل ْ ل َ / ب ِ وَ / ب ُ] (ع اِ) معرب از کلمه ٔ بریلس یونانی، لکن بریلس در یونانی بمعنی زبرجد و یا حومه یعنی زمرد ذبابی بوده است و در عربی از آن معنی به بلور امروزین و کریستال دُ رش نقل شده است. (یادداشت مرحوم دهخدا). جوهری است مشهور، بلوره یکی. (منتهی الارب). جوهری است سپید و شفاف. (از اقرب الموارد). سنگی است سپید و شفاف. (غیاث). نوعی است از جواهر معدنی. (ازتذکره ٔ داود ضریر انطاکی). سنگی است سفید و شفاف و سست. (تحفه ٔ حکیم مؤمن) (مخزن الادویه). مانند آبگینه است الا آنکه آبگینه را شفافی از صنعت است و او را از معدن. بهترینش صغدی و هندی بود و بیشتر از بلاد شمال و فرنگ خیزد، خاصیتش چون به آفتاب گرم شود پنبه را بسوزاند. (نزههالقلوب). بلور یا حجرالبلور، سنگی است معدنی بسیار وزین که از آن ظرفها تراشند و به بهای گزاف فروشند. (یادداشت مرحوم دهخدا). جسم جامدی دارای ساختمان داخلی مشخص (بصورت کثیرالوجوه) که نمود ساختمان داخلی آن می باشد. از بررسی سطحی بلورهای طبیعی بسبب تنوع اندازه و شکل و عده ٔ وجوه آنها چنین بنظر میرسد که انواع بلورها بیشمار است ولی با بررسی دقیقتر و رعایت تقارن بلورها، می توان همه ٔ بلورها را به 32 طبقه تقسیم کرد و این طبقات را به هفت یا شش دسته تقسیم نمود، که هر دسته را یک دستگاه میخوانند. بلورهای طبیعی و نیز آنهایی که مصنوعاً تهیه میشوند، بندرت با اجسام ساده ٔ هندسی مطابقت دارند. معمولاً در طی انجماد یک ماده ٔ مذاب (که آن را تبلور نامند) بلورها با هم تشکیل میشوند، لهذا ناتمام بوجود می آیند. ترتیب تألیف اتمهای یک بلور با چشم دیده نمیشود، ولی بوسیله ٔ اشعه ٔ ایکس قابل تشخیص است و این امر درشیمی، معدن شناسی، زمین شناسی و علوم دیگر و نیز در جواهرسازی حائز کمال اهمیت است. (از دائره المعارف فارسی). قسمی شیشه که از ترکیب سیلیکات دو پتاسیم و سیلیکات دو پلمپ ساخته شود. (فرهنگ فارسی معین). سادج هندی. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی در قراباذین). مَها. مَهاء. مَهاه. مَهی. ج، بلالیر. (منتهی الارب):
انگشت بر رویش مانند بلور است
پولاد بر گردن او همچون لاد است.
ابوطاهر خسروانی.
یکی زان بکردار دریای قار
یکی چون بلور سپید آبدار.
فردوسی.
همه خانه قندیلهای بلور
میان اندرون چشمه ٔ آب شور.
فردوسی.
همه گرد بر گرد او شیر و گور
یکی دیده یاقوت و دیگر بلور.
فردوسی.
می خسروانی به جام بلور
گسارنده را داد رخشان چو هور.
فردوسی.
یکی جام بر دست هر یک بلور
به ایشان نگه کرد بهرام گور.
فردوسی.
چنین تا پدید آمد آن تیغ شید
در و دشت شد چون بلور سپید.
فردوسی.
ز عود گوئی پوشیده بر بلور زره
ز مشک گوئی پیچیده برصنوبر دام.
فرخی.
گرد پرگار چرخ مرکز بست
شبه مرجان شد و بلور جمست.
عنصری.
اندر اقبال، آبگینه خنور
بستاند عدو ز تو به بلور.
عنصری.
وان نسترن، چو مشک فروشی معاینه است
در کاسه ٔ بلور کند عنبرین خمیر.
منوچهری.
نه هم قیمت در باشد بلور
نه همرنگ گلنار باشد پژند.
عسجدی.
پای تو مرکبست و کف دست مشربه است
گر نیست اسب تازی و نه مشربه ٔ بلور.
ناصرخسرو.
بنگر که از بلور برون آید
آتش همی به نور چراغ و خور.
ناصرخسرو.
برمفرش پیروزه به شب شاه حلب را
از سوده و پاکیزه بلور است اوانیش.
ناصرخسرو.
جام بلور درخم روئین به دستم است
دست از دهان خم بمدارا برآورم.
خاقانی.
حقه های بلور سیم افشان
هر دو هفته عقیق دان بینی.
خاقانی.
از پس یک ماه سنگ انداز در چاه بلور
عده داران رزان را حجله ها برساختند.
خاقانی.
یخ از بلور صافی تر به گوهر
خلاف آن شد که این خشک است و آن تر.
نظامی.
شه از دیدار آن بلور دلکش
شده خورشید یعنی دل پرآتش.
نظامی.
آذر رسد چو ز دور با پرلهیب تنور
بندی نهد ز بلور بر پای آب روان.
رعدی.
- بلورآلات،ظروف و وسایلی که از بلور ساخته باشند. وسایل بلورین.
- || ظروف و وسائلی که از آبگینه ٔ ستبر سازند. رجوع به بلور در این معنی شود.
- بلورتراش، آنکه بلور را تراش دهد.
- بلور حقه، حقه ٔ بلورین:
یاقوت بلور حقه پیش آر
خورشید هوا نقاب درده.
خاقانی.
- بلور زجاجی، قسمی از بلور که به زردی زند. (تیفاشی).
- بلور محلول، شراب مقطر، که آن را پخته نیز گویند. بلور مذاب. (انجمن آرا).
- بلور مذاب، شراب مقطر که آن را پخته نیز گویند. بلور محلول. (انجمن آرا).
|| شیشه ٔ ضخیم و سطبر که از آن اوانی و چراغها و جز آن سازند. (یادداشت مرحوم دهخدا). نوعی زجاج. (ازاقرب الموارد). آبگینه ٔ صاف و شفاف. (فرهنگ فارسی معین).
- مثل بلور، سخت سفید. سخت پاک.
|| معنی اصلی آن در عبرانی، یخ است. (از قاموس کتاب مقدس). || ژاله. (قاموس کتاب مقدس).

بیوگرافی

کلنل دیوید ساندرز

اگر شما از طرفداران مرغ های سوخاری و کنتاکی هستید، شاید برایتان جالب باشد که بدانید کی.اف.سی چطور و توسط چه کسی به وجود آمده است. در زیر شما را با دیوید ساندرز، خالق کی.اف.سی آشنا می کنیم.

مرغ های سوخاری که سال ها است شهرت و محبوبیت جهانی دارند، توسط کلنل دیوید ساندرز تولید و گسترش یافتند. دیوید ساندرز یک ثروتمند آمریکایی است که عمده شهرت و ثروتش به بنیان گذاری رستوران های زنجیره ای کی.اف.سی بر می گردد. او بعد ها سفیر و سمبل اصلی این کمپانی شد. لقب کلنل افتخاری است و ربطی به درجه نظامی ندارد. ساندرز در جوانی شغل های متعددی مثل مامور پمپ بنزین، فروشندگی و کار در اداره بیمه را تجربه کرد؛ بعد از تمام این ها او در دوران رکود بزرگ آمریکا در گوشه ای از آمریکا شروع به فروختن مرغ سوخاری کرد. او برای این مرغ ها یک دستور تهیه و راز مخفی داشت؛ او متوجه اهمیت داشتن فروشگاه های زنجیره ای بود و توانست در سال 1952 اولین رستوران مرغ سوخاری را در اوهایو- آمریکا افتتاح کند که البته خیلی زود بسته شد. راز مخفی ساندرز برای پخت این مرغ ها متشکل از 11 نوع گیاه داروئی و ادویه است.
1952-1980
در سال 1952 ساندرز به همراه پیتر هارمن شریکش، توانستند در اولین شعبه سود بسیار زیادی از فروش مرغ های سوخاری به دست آورند و بیش از 75 درصد پولشان بازگردانند. بعد از این موفقیت، هارمن توانست رستوران دارهای بزرگ و مطرح آمریکا را به سرمایه گذاری در کی.اف.سی مشتاق کند و همین امر باعث شد تا زنجیره ای شدن فروشگاه ها سرعت پیدا کند. ساندرز به دنبال افتتاح شعبه های جدید در نقاط مختلف آمریکا، سفر می کرد اما بعد از مدتی به این نتیجه رسید که این کار زمان بر است و نمی تواند آن را مدیریت کند؛ اما خوشبختانه رستوران های بزرگ در شهرهای مختلف به دنبال ساندرز آمدند تا شعبه ای از کی.اف.سی را داشته باشند. اواسط سال 1960 کی.اف.سی اولین کمپانی فست فود بود که به صورت بین المللی فعالیت می کرد؛ کی.اف.سی، علاوه بر آمریکا در کانادا، انگلستان، مکزیک و جامائیکا گسترش پیدا کرد. در سال 1964 و در سن 74 سالگی ساندرز تصمیم گرفت تا سهم خود از شرکت را به یک وکیل 29 ساله به نام جان براون بفروشد. او تمامی سهامش در کشور های دیگر البته به جز کانادا را هم فروخت. او بعد از فروختن سهمش از شرکت هم تا سال ها به عنوان نماد و سمبل کی.اف.سی باقی ماند و در بسیاری از جشن ها و ویدئو های تبلیغاتی این کمپانی هم شرکت کرد. ساندرز تا مدت ها به شعبه های مختلف کی.اف.سی می رفت و کنار مردم غذا می خورد و با آن ها عکس می گرفت.
تصویر عمومی
ساندرز 20 سال آخر عمرش، فقط با کت سفید بلند، کراوات باریک و ریش نسبتا بلند در برابر مردم حاضر می شد، چه در زمستان و چه در تابستان، ساندرز سبک لباس پوشیدنش را تغییر نداد تا این تصویر از او برای همیشه در ذهن عموم ثبت شود؛ مردم در آن زمان او را کلنل کنتاکی صدا می کردند.
کی.اف.سی ایرانی
در سال ۱۳۹۴ هجری شمسی، شعبه‌ای از رستوران کی‌.اف‌.سی که در غرب تهران افتتاح‌ شده بود چند روز پس از شروع به‌ کار پلمپ شد، شرکت کی.اف.سی آمریکا در واکنش به تأسیس شعبه‌ای از این رستوران زنجیره‌ای در ایران اعلام کرد هیچ حق امتیازی به کسی در ایران برای ایجاد شعبه کی.اف.سی داده نشده‌ است و از گشایش رستوران کی اف سی در تهران شوکه شده‌ است.

زندگی شخصی
زندگی شخصی کلنل اما مثل زندگی حرفه ای اش پر از موفقیت و شادی نبود. ساندرز در سال 1908 با جوزفین کینگ ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد اما سال ها بعد و در سال 1947 به دلیل مشکلاتی که ساندرز در کارش و تامین مالی خانواده اش داشت، کینگ او را ترک کرد و فرزندانشان را هم با خودش برد اما این پایان مشکلات برای ساندرز نبود و پسرش در سن 20 سالگی در اثر مسمومیت خونی درگذشت و این اتفاق باعث شد تا ساندرز مدت ها درگیر افسردگی باشد. او در سال 1949 دوباره ازدواج کرد و تا آخر عمر هم با همسر دومش کلادیا لدینگتون زندگی کرد.
مرگ
کلنل ساندرز در ژوئن 1980 و در سن 90 سالگی در ایالت کنتاکی درگذشت. او حتی تا 1 ماه قبل از مرگش هم سر پا بود و هنگام مرگ همان کت و شلوار سفید همیشگی اش را به تن داشت. در زمان مرگ ساندرز، 6000 شعبه از کی.اف.سی در 48 کشور جهان وجود داشت که ثروتی در حدود 2 میلیارد دلار برای این کمپانی به همراه داشت. او قبل از مرگ امور خیریه بسیاری هم انجام داد از جمله این که بیمارستانی تخصصی برای زنان و کودکان در کانادا به نام ساندرز و خانواده اش بنا شد و همچنین پول زیادی هم به سه بیمارستان در کانادا از طرف خانواده ساندرز داده شد.
منابع:
www.wikipedia.com
www.mashed.com

معادل ابجد

پلمپ

74

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری