معنی پشت‌هم‌انداز

مترادف و متضاد زبان فارسی

پشت‌هم‌انداز

چاخان، حیله‌گر، دروغگو، دوال‌باز، شارلاتان، کذاب،
(متضاد) صادق


چاچول‌باز

پشت‌هم‌انداز، چاخان، لافزن، حقه‌باز، شارلاتان، فریب‌کار، مزور، محیل، مکار، حیله‌گر، نیرنگ‌باز، دورو، زبان‌باز، هوچی


چاخان

پشت‌هم‌انداز، حراف، حقه‌باز، شارلاتان، گزافه، لاف، لافزن، گزافه‌گویی، گزافه‌گو، خشت‌مال، دروغگو، دروغ‌زن، دروغ‌باف، دروغ، حرف‌مفت


حقه‌باز

پاچه‌ورمالیده، دغل، حقه‌ساز، دوال‌باز، رند، شارلاتان، شعبده‌باز، شیاد، کلاهبردار، کلک، محیل، مزور، مشعبد، تخم جن، ناتو، ناقلا، متقلب، نیرنگ‌باز، هفت‌خط، پاردم‌ساییده، بخوبر، چاچول‌باز، زبان‌باز، پشت‌هم‌انداز، چاچول

حل جدول

پشت‌هم‌انداز

متقلب، حقه‌باز


متقلب- حقه‌باز

پشت‌هم‌انداز

فرهنگ عمید

الپر

زرنگ،
متقلب، نیرنگ‌باز و پشت‌هم‌انداز،

معادل ابجد

پشت‌هم‌انداز

810

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری