معنی وژ

لغت نامه دهخدا

وژ

وژ. [وَ] (اِ) خشم و قهر و غضب. || کین و کینه. || عداوت و دشمنی. || گیاه خولنجان. (ناظم الاطباء).


شاتنوا

شاتنوا. [ت ُ ن ُ] (اِخ) مرکز کمون وژ، از آروندیسمان نوف شاتو، دارای 820 نفر جمعیت است.


هارد

هارد. (اِخ) بیشه ٔ پردرختی در آلمان، که از طرف شمال تا وژ امتداد می یابد و 680 متر از سطح دریا ارتفاع دارد.

فارسی به انگلیسی

حل جدول

وژ

خشم و قهر

خشم، قهر


وژ، غضب

خشم و قهر


وژ ، غضب

خشم و قهر


خشم وقهر

وژ


قهر

وژ


خشم و قهر

وژ

وژ، غضب


قهروغضب

خشم، وژ

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

وژ

1006

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری