معنی نجیبزاده
مترادف و متضاد زبان فارسی
بزرگزاده، والاتبار، والانژاد
بزرگزاده
اصیل، شریف، نژاده، نجیبزاده، نسیب
عالینسب
شریفنسب، عالینژاد، نجیبزاده، نژاده، والاتبار
والاگوهر
شریفنسب، نجیبزاده، نژاده، والاگهر، والانژاد،
والانسب
حسیب، شریفنسب، نجیبزاده، نسیب، والاگهر، والاتبار
والانژاد
حسیب، شریفالنسب، شریفنسب، نجیبزاده، نسیب، والاتبار، والاگهر
نژاده
اصیل، بزرگزاده، گوهری، نجیب، نجیبزاده،
(متضاد) بداصل
والاتبار
شریفنسب، گهری، نجیبزاده، نجیب، والانسب، والاگهر، والانژاد
حل جدول
والاتبار
نجیبزاده قرون وسطی
شوالیه
شریف و اصیل
نجیبزاده
اثرشکسپیر
اتللو، شب دوازدهم
حکایت زمستان
درد بیهوده عشق
اُتللو
مکبث
سیمبلین
هر طور که شما دوست دارید
همسران خوش ویندزور
ژولیوس سزار
قیاس برای قیاس
ریچارد سوم
هملت
طوفان
تجاوز به لوکرسیا
خوش است آنچه هست پایانش خوش
رومئو و ژولیت
شاه لیر
تاجر ونیزی
رؤیای شب نیمه تابستان
هنری ششم
دو نجیبزاده ورونایی
تیتوس آندرونیکوس
کینگ جان
هنری چهارم
رام کردن زن سرکش
کمدی اشتباهات
هیاهوی بسیار برای هیچ
هنری پنجم (نمایشنامه)
تروئیلوس و کریسدا
آنتونیوس و کلئوپاترا
تیمون آتنی
پریکلس
کوریولانوس
معادل ابجد
82