معنی لص

لغت نامه دهخدا

لص

لص. [ل َص ص] (ع مص) در پرده کردن چیزی را. || بستن در را. بر هم داشتن در را. (منتهی الارب). پیش کردن در را.

لص. [ل ُص ص / ل ِص ص / ل َص ص] (ع ص، اِ) دزد (اصمعی گوید: به ضم اوّل اصح است). ج، لصوص، لصاص. (منتهی الارب). سارق. || قاتل. مردم کش. (دزی).

حل جدول

لص

سارق ودزد

سارق و دزد


دزدوسارق

لص


سارق ودزد

لص


سارق و دزد

لص

لعن

لص، حرامی، راهزن، شبرو، طرار، جیب بر، غارتگر

لص

فرهنگ معین

لص

(لَ یا لُ یا لِ صّ) [ع.] (اِ. ص.) دزد، سارق. ج. لصوص، الصاص.

عربی به فارسی

لص

دزد , سارق منازل , غارتگر , چپاولگر , سارق

فرهنگ فارسی هوشیار

لص

دزد ‎ در پرده کردن، بستن در را (صفت و اسم) دزد ساق جمع: لصوص الصاص.

فارسی به عربی

سارق منازل

لص


غارتگر

سارق، لص


چپاولگر

سارق، لص

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

لص

120

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری