معنی فالگیری
لغت نامه دهخدا
فالگیری. (حامص مرکب) عمل فالگیر. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به فالگیر شود.
فارسی به انگلیسی
Augury, Auspice, Cast
فارسی به ترکی
falcılık
فرهنگ فارسی هوشیار
حل جدول
رمالی
ابزار فالگیری
اسطرلاب، رمل
ورق فالگیری
تاروت
از ملزومات فالگیری
رمل
از ابزار فالگیری
رمل
ریگ نرم، از ابزار فالگیری، یار اسطرلاب
رمل
اسطرلاب، رمل
ابزار فالگیری
اسطرلاب ، رمل
ابزار فالگیری
رمل
ابزار فالگیری
انگلیسی به فارسی
فالگیری
ترکی به فارسی
فالگیری
مترادف و متضاد زبان فارسی
طالعبینی، فالگیری
معادل ابجد
351