معنی شُل

حل جدول

شُل

وارفته


شُل و بی‌حس- شُل و بی‌حال

لخت


شُل و رقیق

آبکی


شُل و بی حال

لخت


نوعى پارچه فاستونى شُل بافت

فلانل


متلاشی شده- از هم باز شده از سفتی- شُل

وارفته


لخت

شُل و بی‌حس، شُل و بی‌حال

برهنه، عریان، لباس بر تن ندارد، شُل و بی حس، شُل و بی حال


وارفته

متلاشی شده، از هم باز شده از سفتی، شُل

واژه پیشنهادی

انگلیسی به فارسی

screw loosening

 شُل شدن پیچ

فرهنگ معین

لمس

(~.) (ص.) (عا.) سُست، شُل، بی حس.


وادادن

پس دادن، جدا شدن، سُست شدن، شُل شدن،

فرهنگ فارسی آزاد

وحل

وَحل، وَحَل، گِلِ رقیق، گِلِ شُل، گِل،

معادل ابجد

شُل

330

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری