معنی شب‌پره

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

شب‌پره

خفاش، شبکور، مرغ‌مسیحا، وطواط


وطواط

خفاش، شب‌پره، شبکور


شبکور

خفاش، شب‌پره، وطواط


خفاش

بیواز، شب‌پره، شبکور، وطواط


مرغ‌مسیحا

خفاش، شب‌پره، مرغ مسیح


پروانه

اجازه، پته، جواز، حکم، فرمان، گواهی، مجوز، پره، ملخ، شب‌پره

فرهنگ عمید

شب بازه

شب‌پره


وطواط

(زیست‌شناسی) خفاش، شب‌پره،
مرد کم‌عقل و سست‌رٲی،


پیواز

شب‌پره، خفاش: در جهان روح کی گنجد بدن / کی شود پیواز هم‌فرّ همای (مولوی: مجمع‌الفرس: پیواز)،


خفاش

جانور پستانداری با پوزۀ باریک، گوش‌های برجسته، دندان‌های بسیارتیز، و قوۀ بینایی ضعیف که دست‌وپایش با پردۀ نازکی به هم متصل شده و به شکل بال درآمده است که با آن می‌تواند مثل پرندگان پرواز کند، شب‌پره،

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

شب‌پره

509

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری