معنی سابوتاژ
فرهنگ معین
(بُ) [فر] (اِ.) خرابکاری عمده در کارخانه، معادن، قطار آهن و غیره، تخریب پل ها، جاده ها و غیره.
مترادف و متضاد زبان فارسی
خرابکاری، کارشکنی، اخلالگری
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی ویرانگری آسیبش (اسم) خرابکاری عمده در کارخانه معادن قطار آهن و غیره تخریب پلها جاده ها و غیره. توضیح: احتراز از این کلمه بیگانه اولی است.
فرهنگ عمید
خرابکاری عمدی در مؤسسه، کارخانه یا معدن برای رسیدن به اهداف اخلالگرانه،
حل جدول
کارشکنى
خرابکارى و کارشکنى
سابوتاژ
خرابکاری و کارشکنی
سابوتاژ
کارشکنى و خراب کارى
سابوتاژ
کارشکنی
سابوتاژ
ترکی به فارسی
کارشکنی کردن
واژه پیشنهادی
سابوتاژ
خرابکاری
سابوتاژ
خرابکاری عمده در کارخانه
سابوتاژ
خرابکاری عمده در قطار و معادن
سابوتاژ
معادل ابجد
1470