معنی زیاده‌روی

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

زیاده‌روی

افراط، تبذیر، تفریط، اغراق، مبالغه


غلو

اغراق، زیاده‌روی، گزافه، گزافه‌گویی، مبالغه


افراط

اغراق، تفریط، زیاده‌روی، گزافه، مبالغه،
(متضاد) تفریط


فرط

بسیاری، زیادی، فراوانی، فزونی، کثرت، افراط، زیاده‌روی


مبالغه

اغراق، افراط، زیاده‌روی، غلو، گزافه، جهد بسیار، کوشش‌زیاد

فرهنگ عمید

افراط

از حد درگذشتن، از حد‌و‌اندازه تجاوز کردن، زیاده‌روی کردن، زیاده‌روی،


اسراف

زیاده‌روی کردن در مصرف چیزی،
از حد درگذشتن در انجام کاری، زیاده‌روی،


گزاف کاری

افراط، مبالغه، زیاده‌روی،


اکثار

زیاد کردن، افزودن،
زیاده‌روی،


سرف

زیاده‌روی و تجاوز از حد اعتدال،

معادل ابجد

زیاده‌روی

243

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری