معنی روزنامه‌نویس

حل جدول

روزنامه‌نویس

ژورنالیست


ژورنالیست

روزنامه‌نویس


اثر جعفر مدرس صادقی

نمایش
گاوخونی
بالون مهتا
سفر کسرا
ناکجاآباد
کلهٔ اسب
شریک جرم
عرض حال
شاه‌کلید
من تا صبح بیدارم
دیدار در حلب
آب و خاک
بیژن و منیژه
توپ شبانه
خاطرات اردی‌بهشت
روزنامه‌نویس
کافه‌ای کنار آب
بهشت و دوزخ
سرزمین عجایب
مجموعه داستان‌ها
بچه‌ها بازی نمی‌کنند
بی نا
قسمت دیگران
دوازده داستان
کنار دریا
مرخصی و آزادی
آن‌طرف خیابان
وقایع اتفاقیه.
ویرایش: ترجمهٔ تفسیر طبری، مقالات مولانا، مقالات شمس، تاریخ سیستان، سیرت رسول‌اللَّه، عجایب‌نامه، قصه‌های شیخ اشراق، تاریخ بیهقی، سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی، صادق هدایت داستان‌نویس، تفسیر عتیق نیشابوری، سفرنامه‌ی ناصرخسرو.
ترجمه‌ها: لاتاری، چخوف.
هفت داستان کوتاه از شرلی جکسن، آن تایلر، آن بیتی، جان آپدایک، ریموند کارور، توبیاس وولف و کازوئو ایشی‌گورو، به اضافهٔ شش مقاله.
رساله: اندر آداب نوشتار.

مترادف و متضاد زبان فارسی

روزنامه‌نویس

جریده‌نگار، خبرنگار، روزنامه‌نگار، ژورنالیست


روزنامه‌نگار

جریده‌نگار، خبرنگار، روزنامه‌نویس، ژورنالیست


روزنامه‌چی

خبرنگار، روزنامه‌نویس، ژورنالیست


جریده‌نگار

روزنامه‌نگار، روزنامه‌نویس، ژورنالیست، خبرنگار

فرهنگ عمید

نامه نگار

نامه‌نویس، کسی که نامه می‌نویسد،
روزنامه‌نویس،


ژورنالیست

روزنامه‌نویس،
[مجاز] شخصی که جنجال برپا می‌کند، جنجال‌آفرین،


روزنامه نگار

مدیرمسئول، سردبیر، یا کسی که مقالات روزنامه را می‌نویسد، روزنامه‌نویس، نویسندۀ روزنامه،


نویس

نوشتن
نویسنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دعانویس، روزنامه‌نویس، نامه‌نویس،
نوشته‌شده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): پاک‌نویس، چرک‌نویس،

معادل ابجد

روزنامه‌نویس

435

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری