رفیق
دوستان، رفیقان
دوستان، احبا، صدیقان
رفقا
احبا، دوستان، رفیقان، صدیقان، همگنان، یاران، (متضاد) دشمنان
رفقا، همقطاران، همکاران
اقوام، دوستان، رفقا، محارم، (متضاد) بیگانگان، غریبهها
آقایان، سروران، بزرگان، مولایان، بندگان، تابعان، یاران، دوستان، رفقا
دوستان
بمعنی همراهی، یاران و دوستان، همراهان
(تک: رفیق) همرایان دمسازان (اسم) جمع رفیق دوستان یاران همراهان.
عمل رفیق باز محبت بسیار به دوستان و رفقا.
(صفت) پس افت پس انداز ذخیره، آنکه در راه از رفقا باز مانده باشد.
رفقا دوستان
381
رفق
رفا
رفاقت
ژرفنا
ظرف سقا
ژرفا
شفقت
القا
تفقد
ورقا
مرفق