معنی پس افتاده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

پس افتاده. [پ َ اُ دَ / دِ] (ن مف مرکب) کسی را گویند که در راه از رفقا بازمانده باشد. (برهان قاطع). || پس افت. اندوخته. پس انداز. ذخیره. پس افکند. پس اوگند.

فرهنگ عمید

عقب‌افتاده، واپس‌مانده،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) پس افت پس انداز ذخیره، آنکه در راه از رفقا باز مانده باشد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر