معنی خویها
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
خویها، عادتها، خصلتها، سجایا
سجایا
خویها، خصلتها، سجبیهها، طبایع، سرشتها، منشها
طبایع
طبیعتها، سرشتها، نهادها، سجایا، خویها، مزاجها، طبعها، طبع، قریحه، چهار عنصر
خلال
اثنا، جریان، حین، ضمن، طی، میان، هنگام، تباهیها، فسادها، خصایل، خصلتها، خویها، منشها، تکهچوب نازک، بریده پوست نارنج و نارنگی، دندان پاککن
بانک شعر
مفهوم و معنی شعر بلغ العلی بکماله کشف الدجی بجماله حسنت جمیع خصاله صلوا علیه و آله با تفسیر کامل
به واسطهٔ کمال خود به مرتبهٔ بلند رسید و با جمال نورانی خود، تاریکیها را برطرف کرد. همهٔ خویها و صفات او زیباست؛ بر او و خاندانش درود بفرستید.
آرایه: صَلُّوا عَلَیهِ وَ آلِهِ: تلمیح دارد به آیهٔ ۱۵۵ سورهٔ احزاب
معادل ابجد
622