معنی سجایا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
سجایا. [س َ] (ع اِ) ج ِ سجیه. خوها و عادتها. (غیاث) (منتهی الارب):
کریم السجایا، جمیل الشیم.
سعدی (بوستان).
دل داده ام بیاری عاشق کشی نگاری
مرضیه السجایا محموده الخصائل.
حافظ.
رجوع به سجیه شود.
(سَ) [ع.] (اِ.) جِ سجیه، طبایع.
سجیه
خویها، خصلتها، سجبیهها، طبایع، سرشتها، منشها
(تک: سجیه) خوی ها گهرها (اسم) جمع سجیه طبایع خلقها خوی ها.
سَجایا، خوی ها- طبیعت ها- اخلاق- عادات (مفرد: سَجِیَّه)