معنی جداکردن

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

جداکردن

تقسیم، حلل، فظ، قطع، ملخص


برگزیدن و جداکردن

مقتطف

فارسی به آلمانی

جداکردن

Abstrakt, Analysieren, Abrupt [adjective]

انگلیسی به فارسی

exscind

جداکردن


lixiviate

جداکردن


abrupt

جداکردن


analyze

جداکردن


abstract

جداکردن


analyse

جداکردن


cut off

جداکردن


screen

جداکردن

معادل ابجد

جداکردن

282

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری