معنی بازگشایی
فرهنگ معین
(گُ) (حامص.) دوباره فعال شدن اداره، مؤسسه و مانند آن.
مترادف و متضاد زبان فارسی
واژه پیشنهادی
بازگشایی
مخفف اصطلاحات انگلیسی
مرکز بینالمللی نمایشگاهی بیروت یا نمایشگاه بین المللی و مرکز اوقات فراغت بیروت تاسیساتی چند منظوره بزرگ در مرکز شهر بیروت است. مجموعههای این تاسیسات شامل نمایشگاهها سالنهای کنفرانس و انجمنهای موسیقی و کنسرت است. بیال در ۲۸ تشرین الثانی/نوفمبر ۲۰۰۱ بازگشایی شد.
DAFA Délégation Archéologique Française en Afghanistan
هیئت باستانشناسی فرانسه در افغانستان یا به اختصار دافا (Délégation Archéologique Française en Afghanistan) (DAFA)، یک موسسۀ باستانشناسی فرانسوی است که در سال ۱۹۲۲ میلادی به درخواست دولت افغانستان به منظور پیشبرد پژوهشهای باستانشناسی در افغانستان ایجاد شد.
بدنبال یک وقفۀ کاری در زمان جنگ جهانی دوم، فعالیتهای این موسسه بار دیگر در سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۴۷ از سرگرفته شد و تا زمان تعطیلی آن از طرف دولت طرفدار شوروی در افغانستان در سال ۱۹۸۲ به فعالیت ادامه داد. در سال ۲۰۰۳ میلادی، براساس توافق با مقامات افغان، وزارت امور خارجه فرانسه تصمیم به بازگشایی و از سرگیری فعالیتهای موسسۀ دافا در افغانستان گرفت.
دافا بیست و هفتمین موسسۀ کاوشگری فرانسه در خارج از کشور میباشد. همچنان بوسیله امضای موافقتنامه به تاریخ ۱۶ فبروری سال ۲۰۰۴ در راستای همکاری فرانسه و افغانستان در زمینۀ میراث باستانشناسی و معماری، به این بازگشایی عینیت بخشیده شد. دافا امروزه دهها پروژه را در سراسر افغانستان سرپرستی میکند: کاوشگری و شرکت در تدارک نقشه باستانشناسی افغانستان، حفریات باستانشناسی در باختر، هرات، بامیان، الغته ولایت وردک، مرمت میراث باستانی منقول و غیر منقول (دافا مخصوصا در مرمت مسجد حاجی پیاده در شمال افغانستان کار میکند)، آموزش متخصصین افغان در میراث باستانی، گشایش موزیمی (موزه) در مزار شریف، همکاری با موزیم ملی افغانستان در کابل و غیره. دافا ضمنا کتابخانهای با غنای استثنایی در حدود ۱۰۰۰۰ جلد اثر و ۳۰۰۰ مجله ادواری در مورد باستانشناسی و تاریخ منطقه را دارا است.
SDH Synchronous Digital Hierarchy
سلسله همگاه رقمی* یا چنانکه بیشتر مشهور است، اسدیاچ (SDH) استانداردی برای ارتباطات سرعت بالا بر روی فیبر نوری یا لینک رادیویی است. این استاندارد که از استاندارد قدیمیتر پیدیاچ (PDH) * نشات گرفته را برخی به نام سانِت* نیز میشناسند. سانت SONET بطورکلی استاندارد مورد استفاده در آمریکا و کانادا است که جهت انتقال داده های همزمان مانند DS1,DS1و غیر همزمان مانند ATM کاربرد وسیعی در مخابرات دارد.
اسدی نام استانداردی است که توسط آیتییو در استاندارد آیتییو-جی.۷۰۷ طراحی شدهاست. استاندارد سانت متعلق به انسی بوده و به صورت مجزا طراحی شدهاست. هر دو استاندارد شباهت زیادی به یکدیگر دارند. هر چند اسدیاچ اندکی گستردهتر از سانت است اما بیشتر تفاوتهای دو استاندارد به نامگذاری بخشبندیهای دادهای بازمیگردد. این مقاله منحصراً به استاندارد بینالمللی میپردازد.
در سیستم اسدیاچ برخلاف پیدیاچ برای جدا کردن یک بار شامل دادههای اصلی* سطح پایینتر (مثلاً E1) نیازی به بازگشایی سیگنال سطح بالا نخواهد بود، که این باعث کاهش زمان دستیابی، پیچیدگی و به طبع آن قیمت تجهیزات خواهد شد.
در اسدیاچ سیگنال ادغام* شده همگاه*، به صورت جریان نوری در فیبر و یا سیگنال رادیویی با لینکهای رله رادیویی یا لینک ماهوارهای یا به صورت الکتریکی در کابل هممحور مخابره و منتقل میشود.
اسدیاچ در سال ۱۹۹۲ به شبکه مخابرات معرفی شد و از آن پس با رشدی سریع در تمام سطوح ساختار شبکه مخابرات به کار گرفته شدهاست. از جمله شبکه دسترسی شهری، مخابرات راه دور. این سیستم همانطور که گفته شد بر اساس سیستم قدیمی پیدیاچ و با بهبود دادن آن، به خصوص از نظر بحث زمانبندی * ایجاد شد. بر خلاف پیدیاچ سیگنالهای اسدیاچ همگاه هستند و استاندارد سیستم پیچیدهای برای استخراج و همزمان کردن Clockهای مختلف در خود دارد. قوانین و استانداردهای اسدیاچ توسط سیسیآیتیتی (ITU یا CCITT سابق) تدوین شدهاند.
لغت نامه دهخدا
بازگشادن. [گ ُ دَ] (مص مرکب) گشادن. گشودن. مفتوح کردن. (ناظم الاطباء). باز کردن:
هم آنگه در دژ گشادند باز
برهنه شد آن روی پوشیده راز.
فردوسی.
در قلعه بازگشادند و خود را در خدمت رکاب سلطان در خاک انداختند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 274).
چون بازگشاد نامه را بند
بود اول نامه کرده پیوند.
نظامی.
در روی تو گفتم سخنی چند بگویم
رو بازگشادی و در نطق ببستی.
سعدی (طیبات).
کساد نرخ شکر در جهان پدید آید
دهان چو بازگشایی بوقت خندیدن.
سعدی (بدایع).
در دو لختی چشمان شوخ دلبندت
چه کرده ام که برویم نمیگشایی باز.
سعدی (بدایع).
ورق چو کار فروبسته بازنگشاید
بهر کتاب که نامش چو بسم عنوان نیست.
حیاتی گیلان (از ارمغان آصفی).
- دل را بازگشادن، بمجاز شادمان کردن.رفع افسردگی کردن. دل واکردن در تداول عامه:
در می بامید آن زنم چنگ
تا بازگشاید این دل تنگ.
نظامی.
اطلاعات عمومی
نکته جالب توجه درباره ی قهوه این است که مردم نخستین بار، آن را نجوشانده خورده اند و از مزه ای لذت برده اند! در میان قبایل آفریقای شرقی، صدها سال، میوه ی درخت قهوه به عنوان یک ماده ی غذایی به مصرف می رسید. آن ها دانه های قهوه را در یک تاوه یا ساج رو باز بو می دادند یا با استفاده از چربی حیوانی سرخ می کردند و سپس می خوردند! آن چه مایه ی لذت اینان می شد، تاثیر تحریک کننده ای بود که دانه ی قهوه داشت.
نخستین گیاه قهوه، به احتمال زیاد در استان کافه یا کافا، از ولایت های اتیوپی کنونی روییده است؛ و احتمالا نام انگلیسی coffee به معنی قهوه نیز از نام همین استان گرفته شده است! بد نیست بدانید ریشه ی واژه ی قهوه، قها می باشد که در گذشته نیز خوردن این نوشیدنی باعث بی اشتهایی می شده است؛ قها به معنی بی اشتهایی یا بی اشتها بودن است! در سده ی چهاردهم میلادی، بازرگانان عرب به استان کافه آمدند و از نزدیک دانه های قهوه را دیدند. از آن پس، کشت قهوه در کشور یمن آغاز شد.
مردم کشور یمن، قهوه را می جوشاندند و سپس آن را می نوشیدند. برای پیروان حضرت محمد (ص)، پیامبر اسلام، نوشیدن شراب ممنوع بود و قهوه، نوشابه ی محرکی بود که می توانست در میان ایشان جای شراب را بگیرد.
تقریبا در اواسط سده ی پانزدهم میلادی، دامنه ی استفاده از قهوه به عنوان یک نوشابه، از کشور یمن به شهر مکه و از آنجا نیز به شهرهای بغداد، قاهره، دمشق و جاهای دیگر کشیده شد! در اوایل سال 1511 میلادی، چندین قهوه خانه برای فروختن قهوه ی نوشیدنی در شهر قاهره دایر شده بود.
قهوه نخستین بار در حدود سال 1615 میلادی به منطقه ی اروپای غربی رسید. آشنایی مردم با این نوشیدنی جدید، هیجان بزرگی را پدید آورد و خیلی ها با نوشیدن آن مخالفت کردند! آن ها گمان می کردند قهوه، نوشیدنی سمی است! اما چیزی نگذشت که قهوه خانه، جزیی از زندگی اجتماعی مردم در کشور انگلستان آن روز شد.
تعداد مردمی که در قهوه خانه ها اجتماع می کردند، به قدری زیاد شده بود که "چارلز دوم" پادشاه کشور انگلستان نگران این بود که مبادا توطئه ای علیه او در این مغازه ها تدارک دیده شود. به دستور او، قهوه خانه ها بسته شدند. اما دیگر علاقه ی مردم به قهوه چنان شدید شده بود که مجبور شد دستوری دیگری برای بازگشایی آن ها صادر کند!
بیوگرافی
بیش از 37 سال از مرگ مشکوک ناتالی وود یکی از بزرگ ترین و مشهورترین بازیگران زن سینما می گذرد و همچنان این داستان در هاله ای از ابهام است. پلیس لس آنجلس از بازگشایی مجدد پرونده غرق شدن وی خبر داده و مردی 89 ساله را مظنون اصلی معرفی کرده است.
در روز 29 نوامبر 1981، جسد ستاره فیلم های تحسین شده معجزه در خیابان 34، شورش بدون دلیل و داستان وست ساید، در جزیره ای به نام کاتالینا واقع در اقیانوس آرام در حالی پیدا شد که لباس خواب و جوراب هایی پشمی به تن داشت. خیلی زود مشخص شد که ناتالی تعطیلات روز شکرگزاری را همراه با همسرش رابرت واگنر و همبازی اش در فیلم مکاشفه مغزی، کریستوفر واکن و کاپیتان جوان کشتی، دنیس داورن در قایقی مجلل گذرانده است. در روز 30 نوامبر، توماس نگوچی، معاون ارشد پزشکی قانونی لس آنجلس اعلام کرد که مرگ ناتالی وود غرق شدنی تصادفی است و کبودی های روی بدن ناتالی به دلیل سقوط او در آب و خراش های روی بدنش به دلیل برخورد او با قایق بوده و دو روز بعد مراسم خاکسپاری برگزار شد. واگنر با بوسیدن تابوت ناتالی با او وداع کرد. در 11 دسامبر پرونده مختومه اعلام شد. از سمت همکاران نگوچی سوالاتی مطرح شد که غرق شدن تصادفی ناتالی را به چالش کشید. نگوچی در سال 1983 کتابش به نام طبیب قانونی (coroner) را چاپ کرد و در آن چند نمونه از آن سوالات را مطرح کرد. سوالات این بود که چرا ناتالی در نیمه های شب قایق را رها کرده و با قایق بادبانی نجات از آنها جدا شده؟ او کجا رفته؟ چرا مردان انقدر دیر متوجه می شوند که ناتالی رفته؟
در سال 1984 لانا خواهر ناتالی خاطراتش با او را منتشر کرد و در آن ذکر کرده بود که ناتالی ترس بسیار شدیدی از آب داشته و این که چطور ممکن است در آن تاریکی، تنها در آب قرار گرفته باشد؟
در سال 1986 رابرت واگنر کتابی به نام (Heart to Heart) منتشر کرد و توضیح داد که او و واکن آن شب به بحث های سیاسی مشغول بودند و ناتالی خسته شد و بحث با آنها را رها کرد و به رختخواب رفت اما نتوانست بخوابد و برگشت و وقتی که می خواست قایق نجات را باز کند به داخل آب سقوط کرد و خراش هایی روی سرش ایجاد شد.
صحبت های واگنر با پلیس همیشه متناقض بود و همین امر باعث شک آنها شده بود.
دنیس داوران بعد از تلاش های متمادی در مارس سال 2000 توانست صحبت های خود را علنی کند. او گفت: آن شب ناتالی و کریستوفر واکن خیلی با هم صمیمی شدند و خوش گذراندند. واگنر عصبانی شد و شیشه شرابی که روی میز بود را شکست و شروع کرد به فریاد زدن و دعوا کردن با واکن و مدام می گفت که از زن من چه می خواهی؟
ناتالی به مقابله با واگنر بلند شد و واگنر به سمت او حمله کرد و با او تند صحبت کرد. هر دو مرد بسیار شراب نوشیده بودند و کاملا مست بودند. هر دو به تختخواب رفتند و خوابیدند. ساعت حدود 1:30 بامداد بود که واگنر به اتاق ناتالی می رود تا او را چک کند اما ناتالی نبود. شروع به جستجو می کند اما او را پیدا نمی کند و من را مجبور می کند که با چراغ های خاموش دنبال او بگردم چون معتقد بود نباید کاری کنیم که مردم متوجه شوند.
واگنر در سال 2008 دوباره کتابی با نام تکه هایی از قلبم منتشر کرد و درباره پرونده مرگ ناتالی صحبت هایی کرد. با توجه به شواهد تنها یک تئوری وجود دارد: "یا واقعا واگنر از موضوع خبری نداشت یا سعی داشت که مسئله را جوری شرح دهد که مبهم باقی بماند و همه چیز از قلم بیفتد."
پرونده در سال 2011 دوباره باز شد و این بار جزو پرونده های مشکوک و رمزآلود قرار گرفت.
700 نفر امضا دادند تا دوباره به موضوع مرگ ناتالی وود رسیدگی شود و در میان این امضاها، امضای دنیس داورن هم دیده می شد.
واگنر الان حدود 90 سال سن دارد و از مرگ ناتالی چهار دهه می گذرد. او دیگر نگران بازجویی های پلیس نیست و این حتی در چهره او پیداست. چون این پرونده به موضوعات مشکوکی رسیده افراد زیادی درگیر حل آن شده اند و به دنبال پاسخ واقعی این معما هستند.
منبع:
amazon
معادل ابجد
351